- مشخصات كتاب
- [نفائس الفنون في عرائس العيون
- [الجزء الثالث
- اشاره
- مقاله چهارم از قسم دوم از كتاب نفايس الفنون فى عرايس العيون در فروع طبيعى مشتمل بر ده فن
- فن اول در علم طب
- فن دوم از اين مقاله در علم كيميا
- اشاره
- فصل اول در بيان امكان وقوع:
- فصل دوم در اشارت به اصل حجر و تسميه او در كيميا و اكسير و صنعت.
- فصل سيّم در كيفيت تبييض و تصفير:
- فصل چهارم در تعقيد و تحليل و تكليس
- فصل پنجم در تدبيرات چيزهائيكه در اين صنعت بدان محتاجاند و آن را بكار دارند
- فصل ششم در بيان ساختن سيم
- فصل هفتم در ساختن زر
- فصل هشتم در ساختن لالى
- فصل نهم در ساختن مشك و عنبر
- فصل دهم در اشارات بعضى از اصطلاحات ارباب اين صناعت
- فن پنجم از مقاله چهارم از قسم دويم از كتاب نفايس الفنون فى عرايس العيون علم فراست
- فن ششم از مقاله چهارم علم احكام نجوم است
- فن هفتم از مقاله چهارم علم خواص
- فن هشتم از مقاله چهارم علم حرف الطبيعه كه آن شعب و اقسام بسيار دارد و بحقيقت بيشترين صنعتها باو راجع و ليكن ما از آنجمله شش نوع در شش فصل ايراد كنيم
- [الجزء الثالث
كتب طبى انتزاعى جلد 5
مشخصات كتاب
نام كتاب: كتب طبى انتزاعى( فارسى)
نويسنده: جمعى از نويسندگان
موضوع: مبانى طب- مفردات دارويى- بيماريها- داروسازى و صنعت- غذا شناسى- معدن شناسى- تاريخ پزشكى
زبان: فارسى
تعداد جلد: 8
نوبت چاپ: اول
ملاحظات: اين عنوان كتاب تشكيل شده از مجموع بحث هاى گوناگون طبى كه از لابلاى كتابهاى ديگر توسط آقايان مجيدى نظامى و رحيمى ثابت استخراج و آماده شده و در اين مجموعه قرار گرفته است 0
[نفائس الفنون في عرائس العيون
[الجزء الثالث
اشاره
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله على جميل البلاء و تواتر النعماء و الالاء و الصّلوة على خير مبعوث للشّفاء من كلّ داء و بأساء محمّد و آله و الائمة النجباء صلوة تنقذنا من مرض الضّلال و العمى الى صحّة النّجوة و الهدى.
مقاله چهارم از قسم دوم از كتاب نفايس الفنون فى عرايس العيون در فروع طبيعى مشتمل بر ده فن
فن اول در علم طب
اشاره
و اين فن هر چند بحربى پايانست ما آنچه خلاصه آن باشد در مقدمه و دو باب ايراد كنيم انشاء الله تعالى.
اما مقدمه در تعريف و تقسيم او بدانكه طب علم است باحوال بدن انسان از جهت صحت و زوال آن تا بدان محافظت صحت حاصله و استرداد زايله كنند و بر اين تعريف شكوك بسيار ايراد كرده اند و ما از آنجمله به پنج اكتفا كنيم.
كتب طبى انتزاعى (فارسى) (نفائس الفنون في عرائس العيون)، ج 5، ص: 110
اول آنكه اكثر طب ظنى است و ظن مقابل علم پس تعريف او بعلم خطا باشد.
دويم آنكه اگر مراد باحوال جميع احوال است بايد كه هيچكس طبيب نباشد و اگر بعضى از آن همه مردم طبيب باشند.
سيم آنكه غرض ازو متصور الحصول نيست چه حفظ صحت تحصيل حاصل است و استرداد آن اعاده معدوم و اين هر دو محالند.
چهارم آنكه اگر مراد بصحتى كه بطب محافظت و استرداد آن كند جميع صحت ها است بسيارى از صحت آنست كه محافظت آن ممكن نيست و بسيارى آنكه اگر زايل شد استرداد آن صورت نبندد و اگر بعض است آن بعض معين است يا غير معين و بر هر دو تقدير تعريف درست نباشد.
پنجم آنكه حق تعالى اگر تقدير صحت كرده است هيچ حاجت بطب نيست و اگر تقدير مرض كرده طب فايده ندهد جواب اول آنست كه لا